کتاب داستانی علمی تخیلی: نجات زمینی ها ، در قالب فایل pdf.

زمین در حال نابودیست و موجودات فضایی برای نجات زمینی ها به کمک می شتابند اما خود در زمین گیر می یفتند.

در بخشی از داستان آمده:« سه مخلوق با احتیاط از قفل هوایی خارج شدند و میدان ضدجاذبه ی لباس هایشان را تنظیم کردند. و سپس این گروه کوچک، هر کدام با شکل حرکتی ویژهی نژاد خود به سمت ساختمان به راه افتادند، دوقلوها پیشرو بودند و آرمین کمی عقبتر تعقیبشان می کرد. کنترل جاذبه ی او ظاهرا ایجاد مشکل کرده بود، برای اینکه ناگهان روی زمین افتاد، که موجبات خنده ی دوستانش را فراهم کرد.
نازنین همراهانش را دید که برای لحظه ای کنار نزدیکترین در متوقف شدند. در به آرامی باز شد و آنها از چشمانش دور شدند.
نازنین صبورانه منتظر ماند. طوفان دورتادور را احاطه کرده بود و نور شفق قطبی به تدریج در آسمان روشنتر می شد. در زمان توافق شده، با سفینه ی مادر تماس گرفت و به مهسا گزارش داد. او برایش سوال بود که سالار چه می کند و چه قدر دور شده، اما نمی توانست با او تماس بگیرد زیرا طوفان باعث می شد تداخلات خورشیدی از تماس جلوگیری کند .
خیلی طول نکشید که مشخص شد آرمین و دو قلوها در مورد تئوریشان حق داشتند… .»